Monday, April 16, 2012

....وقتي حال آدم از "كير"به هم مي خورد

قصه طولاني و معنادار است.جامعه ي ما در طول تاريخ درگير يك نزاع و تناقض بيهوده بوده و هست.يادم هست اواخر دبيرستان بود كه مدرسه ي ما در يك اقدام خداپسندانه كلاسهايي مبني بر آموزش مسايل جنسي داير كرده بود.تا دلتان بخواهد از "كس"و "كون" و "كير"در مدرسه شنيده بودم و شما هم حتما زياد شنيده ايد.جايي كه مساله جالب مي شود آنجاست كه وقتي سر كلاس به طور علمي،آموزش اين مسايل شروع مي شود ناگهان مطالب علم سكسولوژي براي همين آناتوميستها(!)خنده دار مي نمايد!نمي دانم كلاس هاي دخترانه هم اينگونه بوده يا نه؟انتهاي كلاس پيش استاد آمدم و در مورد همجنس گرايي از او سوالي پرسيدم...جوابش اتفاقا خيلي جالب بود.به طور كاملا عجيبي صدايش را پايين آورد وگفت:"طبيعي است جانم...بيماري نيست!"

مثلا نمي فهمم پسري كه در روز "كير"ش را به زمين و زمان از مرد و زن گرفته تا حيوانات،حواله مي دهد،چرا تا استاد مي گويد "آلت مردانه" مي خندد؟!من در مطالب پيشين اشاره اي بر موضوع آلت پرستي(بخوانيد كير پرستي) ملت ايران داشتم.اين به نوعي دنباله ي همان داستان است.

موارد زير را ببينيد جالب است:
1)مرد ذاتا فاقد جذابيت جنسي است.زيبايي و سكسي بودن،صفتي زنانه است.

2)زنان،كير ندارند پس كردني هستند و كردني بودن صفتي حقيرانه است!

3)در گفتارهايي كه مابين مردان دگرجنسگرا مي شود،فلاني(اشاره به يك خانم)"كس" خوبي است از آنجا كه جذاب است و مثلا صورت زيبايي دارد.

4)"بيا سرشو بخور"مخاطب:مردان،"مي كنمتا":مخاطب:مردان،"خيلي كوني هستي"مخاطب:مردان،"كير منم نيست"مخاطب:زن و مرد،مابقي جملات مثل فاحشه،جنده،كوني در حالت يك مرد فاحشه،كون كش،كس كش،و ... در اين گروه جاي نمي گيرد!

پس "كير"در جامعه ي ما داراي يك تشخص است.سلطاني و سروري.اين را مي شود كاملا راحت از عبارت "كير منم نيست"به دست آورد.

5)وقتي يك مرد،پورن مي بيند كار درستي كرده است!وقتي يك مرد،از سكس هاي هر شبش روي اينترنت داستان تخيلي(!)مي نويسد،كار درستي كرده است!وقتي يك مرد كيرش از كار بيفتد(همان خواجه)،مرديش همان لحظه تمام شده و تبديل به زن مي شود!مرد بايد كيرش قد كير گرانقدر آقاي ايكس بازيگر فلان فيلم سكسي باشد،حتي اگر آقاي ايكس از آن عضوش پول در آورد و اين يكي فقط سيخ مي كند تا تخليه كند خودش را!اما اينها در مورد زنان صادق نيست.ايضا مردان همجنس گرا.(كه خب در اين مملكت اين يكي ديگر كاملا تعريف نشده است!)

6)سوراخ كون،در اين بين،حكايت بسيار جالبي دارد.براي يك پسر دگرجنسگرا عجيب است كه چرا گي ها كير خود را در "محل گوه"ديگري فرو مي كنند ولي براي همين پسر عجيب نيست كه چرا همان لحظه جذب "كون" دختر ديگري مي شود!

شبيه موارد بالا بسيار زيادند.ما و شما در نگاهمان و نفس كشيدنمان در جامعه،اينها را مي بينيم.شايد در كشوري مثل ايران،به كار بردن واژه "كير"دهها بار بيشتر از به كار بردن "كلمه دانش"است.

قصدم از نگارش اين داستان تكرار حرفهاي گذشته بود.جامعه اي كير محور و كس ستيز.در چت رومها كه مي گشتم به هر پسري كه مي خوردم بعد از يك سلام و احوال پرسي مختصر،سريعا مي رفت سراغ سكس!عجيب است...خارج از فقر ذهني جامعه اصلا تقصير ماها هم هست كه به گي ها مي گويند كوني!هر مساله اي به ناچار دو رويه دارد.يكي سمت ما و ديگري سمت جامعه.زيستگاه ما در مسايل سكسي،سراسر تناقض و مرخزفات است.بخشي از آنها كه از دين آمده و گريبان ما را گرفته،و ديگر آنكه از فرهنگ آمده و مدتها قبل از ورود اسلام به اينجا،ريشه دوانيده است.
من ديگر حالم از اين ادبيات بهم مي خورد.دلم مي خواهد در دانشگاه و جامعه،بالا بياورم.خسته ام از اينكه در روز،3000 بار "كير"بشنوم و "كس"دختر آن طرف ديوار دانشگاه،نه براي جذابيت جنسي دخترك بيچاره براي اين دوستم،بلكه براي "كردن" و "تحقير"شخصيت زنانه اش باشد.

خسته ام از تعميق روزافزون سكس هاي مجازي،لزبينهايي با سينه هاي زيبا و گرد كه جز براي مردان دگرجنسگرا به تصوير كشيده نمي شوند،پسراني با چهره هاي زيبا و بدنهايي سكسي كه هر روز در حال كردن يكي ديگرند،رسانه هايي كه حتي در جوامع آزاد،بستر مناسبي براي رشد اين خزعبلات فكري اند و وقتي در جامعه اي عقب مانده و درجازده اي مذهبي مي نشيند،مداد را به كير بدل مي كند و سر كلاس سكسولوژي پسران را مي خنداند.خسته ام از همه ي اينها...

1 comment:

  1. واقعا حقایق انکار ناپذیر جامعه ما هستش

    ReplyDelete