Saturday, March 31, 2012

آلبوم جديد شاهين نجفي حرفهاي زيادي براي گفتن دارد.اگر چه آنها كه براي بار اول به آهنگها گوش مي دهند در انبوهي از گرد و غبار و مه كه ناشي از سنگيني اشعار است مدفون مي شوند اما اگر بيشتر از يكبار و با دقت گوش كنيم زواياي جديدي از آهنگها پديدار مي شود.سبك آهنگهاي شاهين ديگر رپ نيست!چرا كه اصلا ديگر علاقه اي به زندگي ندارد كه بخواهد اعتراض كند!در ترانه ي "بعد از تو"كه مي شود يكجورهايي حمايتش را از دگرباشان(من نوعي!)از آن بخش "رنگين كمان كوچكي بر روي انگشتم...."فهميد،مي گويد "پشت سياهي هاي دنيا هم سياهي بود...".



هيچگاه صادق هدايت آنگونه سياه نديده بود كه شاهين!نكته ي ديگري كه به ذهنم مي آيد اين است كه اگر انسان حاوي دردي فرا مرزي باشد ديگر فرقي ندارد كه در آلمان زندگي كند يا ايران!بسياراني از سرزمين خود دل مي كنند و مي روند اما در مقصد هم هنوز داستان ادامه دارد!

وقتي هنوز شوراي امنيت تصويب نكرده بود منطقه ي پرواز ممنوع رو براي ليبي،هواپيماهاي ايتاليا و فرانسه اونجا مستقر شده بودن،در حاليكه سوريه يكساله 10000 شهيد دادن و هنوز دارن با بشار اسد كاغذ بازي مي كنن(تعميمش بدهيم به ايران!)دنياي ما پر از كثافت و تبعيضه
   ::::بخشي از ترانه ي "ناگهان"
روبه رويت گوله و باتوم
پشت سر خنجر رفيقانت
توي دنياي دوست داشتني
بهترين دوست،دشمنت باشد
دل به آبي آسمان بدهي
به همه عشق را نشان بدهي
بعد در راه دوست جان بدهي
دوستت عاشق زنت باشد

No comments:

Post a Comment