Thursday, June 14, 2012

كشف السوره!

گ چ پ ژ(1)و تو عرب عمرا بتواني اين يكي را بفهمي(2)همان قبليها را هم نفهميدي خودمانيم ديگر(3)و چنين بر تو پيامبري نازل كرديم كه نه مي خواند و نه مي نوشت(4)حرف هم به زور مي زد(5)يك ميليارد نفر را گذاشته سر كار(6)حالا تو حساب كن اگر مي توانست بخواند و بنويسد چه مي كرد...(7)زنانتان را نكو بداريد...كه در آنها حقي است براي شما(8)هر وقت كه حال كرديد،آن حق از براي شماست(9)بخوريد و بياشاميد...اسراف نكنيد(10)و اين كتاب!هان كه اين كتاب كه بر شما نازل كرديم حاصل چندين سال كپي رايت قبلي و دو تا قبلي بود،ان موقعها قانون كپي رايت را وضع نكرده بودند نامردها...البته كاملش كرديم...ريختيم در يك جلد...حالش را ببريد!(11)...و آن گاه كه به دختران رسيديد بعد از اينكه حسابي نگاهشان كرديد بگوييد از چادر توليد ميهن اسلامي استفاده كنند....كه برايشان مطهرترترترترتر است(12)مردان هم بياموزند كه از "حق"خود و "حقوق مسلم زنان"كه حقيقتا اين يكي ته مهم است بهره بگيرند و تا 14 زن اختيار كنند(13)...كه در آن نشانه هاييست براي آنان كه كلا نيانديشيده اند!(14)و به زنان بگو!به از سرنوشت قوم ايران در سال 1357 عبرت بگيرند و در حركتهايي كه رهبرش يك آخوند است شركت نكنند سر جدشان(15)...به جان خودم قسم انقدر نشانه در اينها ريخته است كه محمد علي باب كه الان رييس بي بي سي فارسي است هر روز دارد در اخبار جهت دارش مي نماياند يكي از چند تارا(16)...و آنها كه با همجنسشان در ارتباط اند بدانيد كه آيين من آنها را حرام كرده است ولي خوديها اين كاره بوده اند!(17)شاهين نقوي را به عذابي عليم به انضمام چوب و سيخ بشارت مي دهيم خدا كند كه اين كاره نبوده باشد...(18...با رجوع به آيه مطهر 17)...و تو كه ثروتت را مي اندوزي و ذخيره مي كني....فردا ميفتي ميميري خاك بر اون سرت كنم!(19)همين ديگر!ما خلاصه حرف مي زنيم...مابقي اش را تحليلگران قرآني،آقاي سروش،كل مجتهدين حوزه هاي علميه سراسر جهان و ديگران ادامه مي دهند...ما هم كه ديگر نيستيم هر چه گفتند گفتند!كي به كيه...!تاريكيه!(20)

Monday, June 11, 2012

انتخاب رشته به سبك ايراني::دانشگاه به سبك سكسي::سكس مجازي به سبك دانشگاهي



 در اصطلاح عوام به كساني كه جرات لازم و كافي براي انجام كاري را ندارند،"تخم ندار"مي گويند يا به اصطلاح "طرف ندارد!"كه در انگليسي هم مي شود چيزي شبيه همين.البته خب آنقدر مردانه و از اعضاي تناسلي مرد برآمده،نيست!اينجا هم كاري به طرح مسايل زنان و جامعه ي مرد سالار ندارم.

مساله اين است كه "من،ندارم"شما را نمي دانم،تخم را مي گويم!شايد اگر داشتم در خيلي از مسايل كار به دقيقه 90 نمي رسيد.گاهي هم كه ديگر مي شود دقيقه ي 121!
در نظر بگيريد كنكورتان را داده ايد.درصدهايتان خوب است.رشته تان هم رياضي است مثلا فيزيك 70 و رياضي 55.مابقي درصدهايتان هم همه را راضي مي كند.پيش اولين مشاور مي رويد مي گويد آقا/خانم برق!دومي مي گويد خانم/آقا برق!نشد ديگر مكانيك!تهش خداوكيلي عمران!!ديگر بحث نكن...!هيچ كس نمي گويد برق چيست ولي همه مي گويند برق!!آنجا داستان جالبتر مي شود كه فلاني(بخوانيد ننه يا بابا!)مي آيند مي گويند آقاي X ماهي ده مليون تومان حقوق مي گيرد...پسرم/دخترم!رشته اش هم برق بوده اصلا پيام نور خوانده!!!حالا ببين به كجا رسيده ؟

بعد تشريف مي آوريد دانشگاه...اگر شبيه دانشگاه ما باشد از فضاي سبز عجيب و غريب تا يك ماهي سرگرم فضا هستيد.يك روز كه همچنان سرگرم فضاي سبز هستيد،باد از آن سو وزيده،مي رود داخل پيچ و تاب دو تار موي بيرون اولين دختري كه كلا در عمرتان ديده ايد(حالا اگر مذهبي يا با حجب و حيا بوديد و دگرجنسگرا باشيد)و يك دل نه صد دل عاشقش مي شويد...اما خب نمي دانيد كه آن بدبخت دنبال دوستي است نه عشق!اين گونه مي شود كه شما طرف را در رختخواب تجسم مي كنيد،رنگ كرستش را زير نور آفتاب از مانتوي سفيدش مي بينيد،رنگ شورتش را در خواب حدس مي زنيد،شبها كيرتان با تصور سكس با او شق مي شود و احيانا اولين آبتان آنجا در مي رود از دست!ولي دخترك بدبخت فقط روزي يكبار با شما سلام عليك دارد و بعد از آن اصلا شما در ذهنش نيستيد!!اگر گي باشيد كه كونتان پاره است..باز هم بايد در ظاهر عاشق اين دختركان شويد و مثلا جلوي دوستانتان درست همان لحظه كه كون خوش نقش پسر بقل دستي دارد كير شما را شق مي كند،از سينه هاي بزرگ و خوش دست(با يك حالت تهوع پنهان!) دختر ته سالن تعريف كنيد!

لزبين تشريف داريد؟شرمنده آن را ديگر نمي دانم...!!اگر لزبينهايي هستند كه در دانشگاههاي ميهن مزخرف اسلامي(!) بودند بيايند يك نظراتي بگذارند.با سپاس
خلاصه آنكه بعد از جلب توجه به اندامهاي سكسي مردم و فضاي سبز،گروهي از دوستان مثل من وارد فعاليتهاي سياسي مي شوند.يادش گرامي،استادي داشتيم در دبيرستان مي گفت سراغ دو چيز كه دو "س" دارند نبايد رفت!يكي "سكس" و ديگري "سياست"!خب در مورد اولي شايد مقتضاي سن بود،بهتر بود به درسمان  مي رسيديم،ولي دومي را حقيقتا راست مي گفت.وارد اين داستانها كه مي شوي بسته به تايپ ورودت به آنها،مثلا يكي از در شعر،يكي از در فلسفه،ديگري از در داستان نويسي،هر كسي جوري پيش مي رود.يكي در نشريه،ديگري سخنراني،آن يكي دبيري و ... .اما با هر تايپي كه وارد شوي از يك سوراخ  خارج مي شوي و آن بدبختي است!همه جايت مي شود دغدغه ي ملت!ملتي كه خودش دغدغه ي هيچ ندارد!كم كم از اكثريت جامعه دور ميفتي...

اگر دگرباش باشي و اهل مطالعه،خدا پدر پدربزرگت را بيامرزد!خودت رسما انصراف بده!!

از فضاي سبز و كير فلاني و كس بيصاري كه بگذريم و از فعاليتهاي سياسي،زنده بيرون بيايي،تازه مي روي دنبال درس!كتابهايت را باز مي كني مي ريني به خودت!!
تا به خودت بيايي مي بيني دسته ي بيل تقريبا به زير گردنت رسيده است!!

يك دو سالي مي گذرد مي بيني جذبش نمي شوي!بيل هم كه ديگر خيلي وارد شده است!مي بيني آنها كه انجمن مثلا اسلامي نرفته اند درسشان تمام شده است،تو ماندي و مشتي خزعبلات فكري!خودت را كه مرور مي كني هر چه مي گردي برق نمي يابي!همه اش شعر بوده و موسيقي و ادبيات!وگرنه تو را به انجمن چه؟!تويي كه فقط مي نشستي شعر مي گفتي و گاهي مساله اي حل مي كردي،گوه مي خوري بروي بشيني برقي كه امتحان پايان ترم كارگاه توزيع هوايي اش را در ارتفاع 24 متري بر بالاي يك دكل ازت مي گيرند!

تخم هم نداري نصراف بدهي بروي دنبال زندگي خودت!رشته ي مورد علاقه ات!همين است كه ندارم!

در ميان همه ي اين سطور صدها سطر مي توان نوشت.بماند...تويي هم كه كنكور داري بخواني نخواني فايده اي برايت ندارد!اراده ي جامعه تو را مات مي كند!
اگر كسي رياضي را 100% بزند دليل بر اينكه رشته ي رياضي برود نيست!چه،ربات هم مي تواند همين كار را انجام دهد.خلاقيت و استعدادت را درياب!

Monday, June 4, 2012

شاهين نجفي::ايستاده مردن::

متن ترانه-سرود شاهين
سری میان دست تو بریده/ نگاه من به ساعت پوکیده/ و شعرهای غمگین و عاصی/ و گرگ خسته کز تفنگ نترسیده/ به شبهه های من به اصل هستی/ به بغض بی کسیت وقت مستی/ وحسرت تو را و بو کشیدن/ و عمق فاجعه: تو را ندیدن/ رگی که سرنوشتش انسداد است /و جرم تو که داد پیش باد است/ همیشه انتهای قصه تلخ است/ و شاعری که حکم اش ارتداد است/ خدای خوب و خوابِ تو کتابم/ منی خشک روی تخت خوابم/ خدای خوبِ خشم و قتل و فتوا/ و گریه های من به شعر یغما/ مرا بخوان به کاکتوس ماندن/ بمان کنار من که شعر خواندن/ کنار تو به عهد با کویری/ که رمز ماست ایستاده مردن/ بگو حدیث ما حدیث خون بود/ شرارتی که ناشی از جنون بود/ بگو چگونه ما واندادیم/ بگو که مردیم و ایستادیم/ خدای خواب و خوبِ تو کتابم/ منی خشک روی تخت خوابم/ خدای خوبِ خشم و قتل و فتوا/ و گریه های من به شعر یغما/ مرا بخوان به کاکتوس ماندن/ بمان کنار من که شعر خواندن/ کنار تو به عهد با کویری/ که رمز ماست ایستاده مردن
دانلود

Saturday, June 2, 2012

a message to the international community about what's happening in syria


Do something about Syrians...people's dying...now the World turns to be deaf and blind?!Stop double standard behaviors!Take action to rescue Human Beings...isn't it Crime Against Humanity yet?!

Just for 1 sec think of what's happening in syria ...4 5 days ago the press had been blast of "Houla Massacre"which had almost 100 killed of women men and children.a video of a survived little boy released the other day and the fucking goverment didn't give a shit to any of these attacks protected by Iran too!

the thing is International Community is a very good observer as well as it was for Green Movement in Iran_doesn't matter the differences_they write a lot...condemns a lot...talk a lot...Look a lot...Do nothing!couldn't this picture be an Alert to the World's Power and super powers in human Fucking rights principles as well as it was in Lybia?

don know what to say any more...The peoples dying and dying and we are all got nothing to do.Stop the Double Standard behavior!Stop Assad!Stop discrimination in every aspect of that!stop observing...For god's fucking sake...people's dying...and how brave they are...Long Live Syrian People!