شاهين نجفي::ايستاده مردن::
متن ترانه-سرود شاهين
سری
میان دست تو بریده/ نگاه من به ساعت پوکیده/ و شعرهای غمگین و عاصی/ و گرگ
خسته کز تفنگ نترسیده/ به شبهه های من به اصل هستی/ به بغض بی کسیت وقت
مستی/ وحسرت تو را و بو کشیدن/ و عمق فاجعه: تو را ندیدن/ رگی که سرنوشتش
انسداد است /و جرم تو که داد پیش باد است/ همیشه انتهای قصه تلخ است/ و
شاعری که حکم اش ارتداد است/ خدای خوب و
خوابِ تو کتابم/ منی خشک روی تخت خوابم/ خدای خوبِ خشم و قتل و فتوا/ و
گریه های من به شعر یغما/ مرا بخوان به کاکتوس ماندن/ بمان کنار من که شعر
خواندن/ کنار تو به عهد با کویری/ که رمز ماست ایستاده مردن/ بگو حدیث ما
حدیث خون بود/ شرارتی که ناشی از جنون بود/ بگو چگونه ما واندادیم/ بگو که
مردیم و ایستادیم/ خدای خواب و خوبِ تو کتابم/ منی خشک روی تخت خوابم/ خدای
خوبِ خشم و قتل و فتوا/ و گریه های من به شعر یغما/ مرا بخوان به کاکتوس
ماندن/ بمان کنار من که شعر خواندن/ کنار تو به عهد با کویری/ که رمز ماست
ایستاده مردن
No comments:
Post a Comment